میتوان کافه میوه را جایگزین کافیشاپهای دودآلود کرد
سالانه تعدادی از دانشجویان دانشگاههای مختلف فارغالتحصیل میشوند و با دنیایی مالامال از آرزوهای کوچک و بزرگ راهی بازار کار میشوند. یافتن شغلی مناسب، پردرآمد، متناسب با رشته تحصیلی برای جوانان بسیار آرزوی شیرین و بزرگیاست. اما در این میان زمانی که برای کار مراجعه میکنند با انواع و اقسام فرمهایی روبهرو میشوند که هر کدام برای اطلاعات و مهارتهای یا سوابق کاری حداقل نیم صفحه اختصاص دادهاند.
اما واقعا چه تعداد از دانشجویان فارغالتحصیل توانستهاند در دوران دانشجویی خود مهارتهای مختلفی را کسب کنند، چه تعدادشان همزمان توانستهاند در دوران دانشجویی شغلی دست و پا کنند؟
مشکل بیکاری و یافتن شغل مناسب تنها مختص به جوانان ایرانی نیست در خیلی از جوامع این مشکل وجود دارد؛ به طور مثال آمریکا در حال حاضر با بحران بیکاری مواجه است و هم اکنون حدود 4/5درصد جمعیت فعال این کشور بیکار هستند و ورشکستگی واحدهای اقتصادی افزایش مییابد. اکنون نرخ بیکاری در آمریکا بیش از 6 درصد بوده و در صورتی که میزان تخصیص یافته کنگره آمریکا برای رونق بخشیدن به ساختار اقتصادی، کارآفرینی لازم را نداشته باشد، در آن شرایط نرخ بیکاری افزایش بیشتری خواهد یافت.
از آنجایی که علم در همه زمینه ها در حال رشد و پیشرفت است، در زمینه شغل نیز علم کارآفرینی چند سالی است که نه تنها در کشورهای دیگر بلکه در کشور ما از سال 1380 به طور رسمی مطرح شده است طوری که باعث شد تا با توجه به اهمیت و تأثیر نقش این علم در رفع مشکل بیکاری دانشکده کارآفرینی نیز ایجاد شود.
مستقر شدن کارشناسان کارآفرینی در حوزههای مختلف، برگزاری همایشهایی با این مضمون میتواند اهمیت موضوع را بیشتر نشان دهد. در هر حال علم کارآفرینی علمی است تعریف شده که نوآوری، خلاقیت، ایجاد کسب و کار، از جمله مفاهیم کاربردی این واژه است.
کارآفرینی عملی خلاقانه و یک نوع نوآوری است.کارآفرینی دربارهی خلق چیزی است که قبلا وجود نداشته است .این امر برای فرد و جامعه ارزش آفرینی به دنبال دارد و بر مبنای درک و استفاده از یک فرصت است.
با نگاهی گذرا به کسب و کارهای ایجاد شده، تولیدات کارخانهها، تبلیغات تجاری، نیازهای جامعه به خوبی نمایان می شود، اما آنچه مسلم است آن است که کارآفرینی تنها در زمینه طرحهای پیچیده و یا ایجاد صنعتی عجیب و غریب نیست. در خیلی از مواقع میتوان تنها با شناخت نیازهای جامعه و داشتن ذهن فعال با کمترین سرمایه طرح اقتصادی یا تجاری را برپا کرد که هم نیاز جامعه رفع می شود و هم درآمد زا باشد این تنها" یک شعار نیست".
گروهی از مردم پس از یک روز کاری سخت برای رهایی از گرفتاریهای ذهنی یا شغلی تمایل دارند به محیط ساکتی بروند و با خوردن چیزی و صحبت کردن با دوستان مشغلههای کاری را پشت سر گذارند.این درحالی است که وجود مکانهایی به نام "کافه شاپ" بسیار پرطرفدار است، وقتی وارد این مکانها میشوی علاوه بر این که با فضایی پر از دود مواجه می شوی مجبوری بوی سیگار را با تمام وجود استشمام کنی. اینجاست که به ذهنت میرسد که باید به جای کافه شاپ از واژه دودکده استفاده کنند. بستنی های پر از خامه و مواد مصنوعی، با اشکال و تزیینات مختلف گردش نگاهها را بیشتر میکند.
با همه این توصیفات یک کارشناس کارآفرینی میگوید: خیلی از افراد شاید چنین فضایی را نپسندند و تمایل داشته باشند به جای اینکه به کافی شاپ بروند و مجبور به تحمل بوی سیگار و خوردن بستنیهای خامهای باشند، به مکانی بیرون از خانه و محیط کار بروند تا بتوانند با خوردن یک قاچ هندوانه یا یک خوشه انگور خستگی خود را به در کنند. برای نمونه تصور کنید اگر به جای کافه شاپ فردی "کافه میوه" راهاندازی کند چه اتفاقی رخ می دهد؟ به جای ارائه انواع و اقسام دسرها و بستنیهای خامهای و ژلهای به مشتریان میوه ارائه میشود؛ این یک نوع کارآفرینی است که هم نیاز مخاطب را پاسخ میدهد و هم اینکه تا کنون چنین مکانی وجود نداشته است و با فکری نو طرح تجاری ایجاد شده است.
خانم جوانی که فرزند چند ماهه خود را در عقب ماشین گران قیمت خود روی صندلی کودک نشانده است، میگوید: در سفر خود به کشور دبی متوجه شدم در فروشگاهها و مرکز خریدهای شیک و مدرن، مکانهایی ایجاد شده تا خانوادههایی که فرزندان کوچک دارند برای اینکه راحت تر و با خیال آسوده به خرید بپردازند برای مدتی که در فروشگاه حضور دارند میتوانند فرزند خود را به این مراکز نگهداری کودک بسپارند.
در حالی که در مرکز خریدهای کشورمان تنها مکانهایی برای بازی کودکان ایجاد شده و والدین به جای خرید مجبور هستند به نوعی مراقب کودکانشان باشند. اگر چنین طرحی در کشورما نیز اجرایی شود، یک کارآفرینی است؛ در ذهن ما این گونه جا افتاده که اگر قرار است کارآفرینی صورت گیرد باید حتما یک شغل پیچیده ایجاد شود، در صورتی که با تعریفی که کارآفرینی دارد مبنی بر شناختن نیاز بازار و ارائه خدمات این کار بسیار جالبیست، در واقع هم نیاز خانوادهها رفع میشود و هم کار ایجاد شده است.
خانم دیگری که در یکی از فروشگاههای شهر به دنبال فرزند خود از این سو به آن سو میرفت، گفت: از صبح که برای خرید آمدم متأسفانه نتوانستهام خرید کنم، قبلا از مادرم یا خواهرم خواهش می کردم که برای یکی دو ساعت پسرم را مراقبت کنم تا بتوانم برای خرید به بیرون از منزل بروم اما امروز تنها به دنبال پسرم از این طرف فروشگاه به طرف دیگری میروم.
پرسیدم اگر در این فروشگاه اتاقی برای نگهداری موقت کودکان ایجاد شود، مایل هستید تا هزینهای بپردازید؟ در حالی که با تکان دادن به سرش حرفم را تأیید کرد، پاسخ داد: بله، حتماً، خیلی از خانوادهها حاضر هستند هزینهای را پرداخت کنند تا زمانی که برای خرید مجبور هستند در این فروشگاههای بزرگ گشتی بزنند،از بابت نگهداری فرزندشان آسوده باشند؛ در واقع با خیال آسوده میتوانیم خریدمان را انجام دهیم.
خانم جوانی که به تازگی ازدواج کرده است و در یکی از محلههای بالای شهر زندگی می کند، میگوید: خیلی علاقه دارم تا محیط آپارتمانمان را با گلهای طبیعی تزیین کنم، هر بار هم پول زیادی برای خرید گلهای طبیعی می پردازم اما متأسفانه به دلیل نداشتن آگاهی از روشهای گلکاری و یا نگهداری گلهای آپارتمانی خیلی زود گلهایی که با قیمتهای بالایی خریداری کردم از بین میروند.
این خانم میگوید: این مشکل عده زیادی از خانمهای مجتمعی که ما در آن زندگی میکنیم است، به نظر من اگر موسسه یا فردی باشد که در این زمینه بتواند در ازای مبلغی کارشناس کشاورزی به ما معرفی کند و به طور هفتهای گلهای آپارتمانی را مراقبت و نگهداری کند هم مشکل ما رفع شده است و هم اینکه بدون شک شغل ثابتی ایجاد شده است.
این در حالی است که تعداد زیادی از فارغالتحصیلان رشته کشاورزی نتوانستهاند شغلی مناسب با رشته تحصیلی خود بیابند. اگر موسسهای باشد که این فارغالتحصیلان را در قالب کارشناسان امور کشاوزی به استخدام بگیرد، توانستهایم به دور از شعارها گامی بزرگ در جهت کارآفرینی برداریم.
طالبی یکی از استادان تحصیلکرده در امر کارآفرینی میگوید: در این نوع طرحها و پیشنهادها تنها ذهن خلاق، ایده نو، شناسایی نیاز مخاطب وجود دارد، و اگر فردی در این زمینه توانسته اقدامی انجام دهد ایده نو و خلاقانه را به طرح تجاری تبدیل کردهاست.
یک استاد دانشگاه میگوید: کارآفرینی خیلی سخت نیست هر فردی با توجه به تجربه خود می تواند با بررسی نیازهای جامعه و یا اطرافیان خود خدمات یا کالایی را ارئه کند که طرفداری دارد و نیاز به آن در جامعه وجود دارد. ایجاد پیکهای موتوری توسط شهرداری نیز نمونه بارز کارآفرینی در جامعه است. با وجود مشکل ترافیک خیلی از افراد و یا سازمانها نیاز دارند تا بستهها و یا کالاهای خود را به صورت فوری به مکان دیگر یا خیابان دیگری منتقل کنند این کار باعث میشود هم از سفرهای درون شهری کاسته شود هم ایجاد شغل شده و هم اینکه یکی از نیازهای جامعه شناسایی و پوشش داده شده است.
به نظر میرسد برعکس آن تصوری که بر جامعه احاطه پیدا کرده کارآفرینی کار سختی نیست، فقط کافی است که کمی بیشتر از فکرهایمان استفاده کنیم. کارآفرین جوانی که 28 ساله به نظر میرسد، میگوید: علاوه بر اینکه نباید مسائل مالی را در این زمینه فراموش کرد معتقدم، کارآفرینی شقالقمر کردن نیست، بلکه باید با چشمان کاملا باز و فکری فعال به اطراف نگاه کرد و با شناخت تقاضاها و نیازها در حوزههای مختلف ایده هایی نو را مطرح کرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ